«بهترین راه برای یادگیری یک زبان چیست؟ چطور میتوان واژههای جدید را در سریعترین زمان ممکن آموخت؟ چطور میتوان مثل یک بومی، به زبانی خارجی صحبت کرد؟ آیا واقعا باید از یادگیری دستور زبان شروع کرد؟»
متخصصان زبان همیشه این نوع سوالات را از خود میپرسند. همهی ما میخواهیم از روشهای مطالعهی موثر استفاده کنیم تا بتوانیم زبان را به سرعت یاد بگیریم و خوب صحبت کنیم.
اما چطور میتوان تشخیص داد که زمانی که ما صرف یادگیری زبانی خارجی میکنیم، بیهوده هدر نرفته و نتیجهبخش خواهد بود؟
به هر طرف که نگاه کنید، معلمان زبانی را میبینید که از روشهای مختلفی استفاده میکنند و توصیههای ضد و نقیضی میدهند. برخی با حفظ کردن لیستهای کلمات، واژگان را یاد میگیرند و برخی دیگر آن را به طور طبیعی با خواندن، جذب میکنند. برخی از آنها ابتدا بر صداها تمرکز میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند که تلفظ خود را بهبود بخشند. بعضی از آنها دستور زبان را راس محور آموزششان قرار میدهند و برخی اصلا به کتب درسی اعتقاد ندارند.
خوشبختانه، زبان آموزان تنها کسانی نیستند که در مورد این سوالات گیج شدهاند. زبانشناسان، افرادی که علم زبان را مطالعه میکنند، چندین دهه صرف مشاهده چگونگی یادگیری زبان توسط مردم کردهاند و با این حال، هنوز همهی پاسخها را ندارند، اما چیزهای جالب زیادی در مورد آنچه در این سیستم جواب میدهد و آنچه جواب نمیدهد کشف کردهاند.
پس بیایید نگاهی به برخی از رایجترین سوالات در یادگیری زبان بیندازیم، اینکه علم درباره آنها چه میگوید. ما همچنین به استراتژیهای علمی خواهیم پرداخت، مواردی که میتوانند به افراد کمک کنند تا زبان آموزان بهتری شوند.
چگونه میتوانید شبیه به یک گویشور بومی صحبت کنید؟
شاید اولین سوالی که باید به آن پاسخ دهید این باشد که چرا میخواهید بیشتر شبیه به یک گویشور بومی به نظر برسید.
بسیاری از زبان آموزان نگران تلفظ نیستند. آنها فکر میکنند تا زمانی که مردم متوجه آنچه که آنها به زبان خارجی میگویند بشوند، کارشان را درست انجام دادهاند.
راستش را بخواهید این رویکرد صحیح است؛ زبانشناسان هم معتقدند که رسالت زبان، برقراری ارتباط است و شما برای برقراری ارتباط نیاز ندارید که حتما لهجهی گویشور بومی را داشته باشید و یا حتما به لهجهی معبار صحبت کنید.
اما این حقیقت را هم نباید فراموش کرد که هرچه بیشتر شبیه به یک گویشور بومی صحبت کنید، آنها هم شما را آسانتر و بهتر درک میکنند و هر چه مردم راحتتر شما را درک کنند، بیشتر از صحبت کردن با شما لذت میبرند؛ که بسیار مفید است چون شما باید با مردم صحبت کنید تا زبان آنها را یاد بگیرید.
اگر اینطور است، پس چرا ما اصلا لهجه داریم؟ برای این لهجه، چه کاری میتوانیم بکنیم؟
چرا ما لهجه داریم؟
دو دلیل اصلی وجود دارد که زبان آموزان لهجههای خارجی دارند:
اول، تشخیص تفاوت بین دو صدایی که در زبان مادری ما وجود ندارند، میتواند دشوار باشد.
دوم، زبانهای دیگر میتوانند صداهایی داشته باشند که ما را ملزم به استفاده از ماهیچههای دهان و زبان به شیوهای جدید کند.
بیایید نگاهی به هر دوی این مسائل، اینکه چرا اتفاق میافتند، و چگونه میتوانید به آنها رسیدگی کنید، بیاندازیم.
همین حالا در کلاسهای آنلاین آموزش زبان شرکت کنید!
تفاوتهای آوایی که در زبان خود ما وجود ندارند!
وقتی متولد میشویم، مغز ما باوجود کوچک بودنش، میتواند تفاوت بین صداها در تمام زبانهای دنیا را نشان دهد. همانطور که بزرگتر میشویم، مغز ما بر روی تفاوتهای صوتی بین صداهایی که برای زبان مادری ما مهم هستند تمرکز میکند و تفاوتهایی که مهم نیستند را فیلتر میکند. این خوب است؛ چون به ما کمک میکند زبان خودمان را بهتر درک کنیم. اما این مساله مشکلاتی را نیز برای زبان آموزان ایجاد میکند، زیرا آنها تفاوتهای صوتی را فیلتر میکنند که ممکن است در زبانی که یاد میگیرند مهم باشند.
چگونه صداها را از هم جدا کنیم؟
برخی صداها دشوار هستند زیرا شامل موقعیتهای دهانی کاملا جدید هستند، مانند R به زبان اسپانیایی یا U به زبان فرانسوی.
برای این صداها، علم خبرهای خوبی دارد: به نظر میرسد که با کمی پشتکار، شما میتوانید ماهیچههای دهان و زبانتان را برای تلفظ این صداها آموزش دهید تا در نهایت، بیشتر و بیشتر شبیه به گویشورهای بومی صحبت کنید.
بهترین راه برای یادگیری کلمات جدید به زبان دیگر چیست؟
به اندازهی زبانآموزان موفق، راههای مختلفی هم برای یادگیری واژگان وجود دارد. آنچه بیش از هر چیزی در علم زبانشناسی و آموزش زبانهای خارجی مهم است این است که آیا حفظ کردن کلمات، مثلا با استفاده از فلشکارت نتیجهی بهتری خواهد داشت و یا اینکه بهتر است واژههای جدید را به شکلی طبیعی و با خواندن متون مختلف و گوش دادن به مباحث مختلف یاد بگیریم.
هردوی این تکنیکها در جای خود مناسب و مفید هستند، فقط باید مراقب باشید تا از هرکدام در جای درست خود و به میزان کافی در روند آموزش استفاده کنید.
علم فلش کارتها
بیشتر شما با سیستم فلش کارت آشنا هستید؛ روشی که در آن کلمات یا جملات زبان خارجی در یک طرف کارت نوشته شده و تصویر یا ترجمهی آن نیز در طرف دیگر کارت نوشته میشود.
برای یاد گرفتن کلمات یا جملات، به یک طرف کارت نگاه میکنید، ببینید آیا میتوانید به یاد داشته باشید که طرف دیگر آن چیست، سپس آن را بچرخانید تا ببینید آیا آن را به درستی به یاد دارید.
برنامههای زیادی را این روزها میتوان پیدا کرد که بر پایهی سیستم واژگان از طریق روش فلش کارت طراحی شدهاند.
تکرار مداوم واژگان و نیز به خاطر سپردن آنها باعث میشود مغز شما کمکم واژگان را در خود نهادینه کرده و در جای مناسب از آنها استفاده کند. اما مراقب باشید که بیش از حد از روش فلش کارت برای یادگیری زبان استفاده نکنید، چرا که این روش ممکن است در روند یادگیری صحیح واژگانی شما خلل ایجاد کند.
چگونه کلمات را به روش طبیعی یاد بگیریم؟
ممکن است از این روند باخبر نباشید، اما مغز شما در حال حاضر یک ماشین یادگیری واژگان عالی است. زمانی که چیزی را میخوانید و یا به آن گوش میدهید، مغز شما به طور مداوم در حال گرفتن آماری است که در آن کلمات به طور منظم در کنار یکدیگر ظاهر میشوند تا بتواند آنچه را که در آینده اتفاق میافتد پیشبینی کنند و گفتار را سریعتر پردازش کنند.
دانشمندان علوم اعصاب راهی برای اندازهگیری زمانی که مغز شما این کار را انجام میدهد یافتهاند. مغز ما به طور مداوم سیگنالهای الکتریکی منتشر میکند که بسته به این که مغز شما با چه وظیفهای سر و کار دارد تغییر میکند. دانشمندان میتوانند برخی از اینها را با استفاده از تکنیکی به نام الکتروانسفالوگرافی بخوانند تا مطالعه کنند که مغز شما چگونه زبان را پردازش میکند (اما نگران نباشید، آنها نمیتوانند ذهن شما را بخوانند … هنوز!
یکی از این سیگنالها، به نام N۴۰۰، بسته به اینکه کلمات در متن معنی دارند یا نه تغییر میکند. N۴۰۰ برای ترکیب کلمات مورد انتظار، مانند قهوه و خامه، نسبتا کوچک است و برای ترکیب کلمات غیر منتظره، مانند قهوه و آشغال، افزایش مییابد. این به این معنی است که دانشمندان میتوانند ارتفاع N۴۰۰ را بخوانند تا نوع انتظاراتی که شما در مورد این که کدام کلمات معمولا با هم اتفاق میافتند را آنالیز کنند.
در زبان آموزان، N۴۰۰ براساس مهارت تغییر میکند. هرچه افراد بهتر به یک زبان برسند، الگوی N۴۰۰ آنها به یک گوینده بومی نزدیکتر است.
برای بهتر شدن در این مورد، ما باید مغز خود را با انبوهی از محتوای طبیعی پر کنیم تا بتوانیم یک تصویر بسازیم و یا اینکه کدام نوع کلمات معمولا با هم ظاهر میشوند را بهتر بشناسیم. خواندن یک راه عالی برای انجام این کار است و تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان میدهد خواندن برای بهبود مهارتهای واژگانی شما شگفتانگیز است.
مهم است که منابعی را انتخاب کنیم که برای سطح ما مناسب باشند و ناگهان خودمان را با حجم زیادی از واژگان جدید و عجیب مواجه نکنیم که نتوانیم هیچ درکی از آنها داشته باشیم. در این صورت این روش به هیچ وجه جواب نخواهد داد.
کلاسهای آنلاین نوا با کمترین هزینه و بیشترین اثربخشی را از دست ندهید!
آیا واقعا باید دستور زبان را مطالعه کنید؟
زبانشناسان برای پاسخ به این سوال بسیار تلاش میکنند، زیرا کنترل و اندازهگیری آن بسیار دشوار است. در آزمایشهایشان آنها دو گروه را در نظر میگیرند: یکی گروهی که گرامر به آنها آموزش داده میشود و دیگری گروهی که صرفا جملات مشابهی را با نکات دستوری مشابه میشنوند و گرامر به صورت جداگانه به آنها آموزش داده نمیشود. اما از کجا میدانیم که هر گروه چندین بار به ساختار دستوری یکسانی توجه کردهاست؟ چه میشود اگر آنهایی که قوانین دستوری به آنها آموزش داده نمیشود، به طور مخفیانه در حال تلاش برای فهمیدن قوانین در سرشان، یا فرار از خانه و یادگیری آن به خودی خود باشند؟ از کجا میدانیم که کتاب دستور زبان را یاد گرفته بودند یا نه؟
و چه میشود اگر آزمایشهایی که هیچ اثر مثبتی در آموزش دستور زبان پیدا نمیکنند به سادگی منتشر نشوند؟ ” هی، ما یک آزمایش انجام دادیم و هیچ اتفاقی نیفتاد.”
به همین دلیل است که بعد از چندین دهه تحقیق، سوال دستور زبان هنوز هم بسیار مبهم است. برای روشن کردن این موضوع، زبانشناسان شروع به فرا مطالعات کردهاند که شامل جمعآوری تمام تحقیقات موجود در مورد یادگیری قواعد دستور زبان و دیدن اینکه آیا تمایلی وجود دارد یا خیر میشود. نتایج در حال ظهور این است که قواعد دستور زبان به مردم کمک میکند تا دقیقتر صحبت کنند، اما نتایج به آن اندازه که فکر میکنید حیاتی نیستند، به خصوص با توجه به تمام تمرکزی که به دستور زبان در اکثر کلاسهای زبان و کتابهای درسی میشود.
دانستن دستور زبان قطعا کمک میکند، اما صرف کردن زمان زیادی برای حفظ کردن قوانین پیچیده دستور زبان، موثرترین راه برای یادگیری نیست.
بهترین راه برای انگیزه بخشیدن به یادگیری زبان چیست؟
خوشبختانه تحقیقات جالب زیادی در مورد انگیزه وجود دارد که به شما کمک میکند یادگیری زبان خود را با هم دیگر به کار ببرید. اینها چند راه برای شروع هستند:
یادگیری زبان را با همراهی یک دوست، همکلاسی یا پارتنر شروع کنید.
مطالعات نشان میدهند که افرادی که احساس میکنند به عنوان یک تیم کار میکنند (حتی اگر از نظر فیزیکی با هم نباشند)به موفقیت بیشتری دست مییابند. چند دلیل برای این موضوع وجود دارد:
۱. اجتماعی: ما حیواناتی اجتماعی هستیم و به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان با دیگران باعث میشود که احساس مثبتتری نسبت به آنها داشته باشیم.
۲. پاسخگویی: وقتی اهداف شما برای دیگران هم روشن و واضح میشوند، احتمال بیشتری وجود دارد که به آنها برسید.
۳. پشتیبانی: شما به یک شبکه حمایتی دوستداشتنی دسترسی دارید که میتواند شما را همراهی و تشویق کند.
بهترین راه برای یادگیری زبان: تجربه شما
آیا این یافتهها با تجربه شما به عنوان یک زبانآموز متناسب است، یا متفاوت هستند؟ در قسمت نظرات برای ما بنویسید.
ضمنا اگر مایلید یادگیری زبان را شروع کنید اما فعلا ترجیح میدهید که در خانه بمانید، کلاسهای زبان نوا را از دست دهید.
برای دانلود اپلیکیشن نوا اینجا کلیک کنید.