تعریف ابتدایی و اولیه وسواس
آیا وسواس یک ویژگی است یا بیماری؟ وسواس، در تعریف اولیه و ابتدایی، بهطورکلی بهعنوان یک اختلال اضطرابی عصبی و جبری شناخته شده است. انواع مختلفی دارد و بر موضوعات متفاوتی، دلالت میکند.
وسواس، مانند یک آتشفشان هر لحظه ممکن است فوران کند!
وقتی صحبت از وسواس به میان میآید، اغلب به یک مشکل و اختلال عصبی و یک حالت غیرنرمال روانی میاندیشیم؛ اما در حقیقت یک امر طبیعی در نظام سیستم عصبی ما است!
وسواس و ذهنیت کمالگرایی
وسواس، ذهنیت کمالگرایی است که خواهان جهانی ایدهآل است و این ” ایدهآل” تعاریف گوناگونی دارد. به هرحال بخش لذت از ایدهآلها، مبتنی بر سیستم جزاء و پاداش مغز است، که دو ماده شیمیایی عصبی ( نوروترانس میتر ) مهم را که در تعیین خلقوخو و بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی نقش مهمی دارند، تحت تاثیر قرار میدهد. این دو ماده، که به گونهای به مثابه هورمون عصبیاند، دوپامین و سروتونین هستند.
وسواس و هورمونها
دوپامین، مشخصن مولکول انگیزه و تحرک است و سروتونین نیز مولکول شادی. بههم ریختگی در تعادل این دو ماده، تحت تأثیر عوامل بیولوژیکی یا منتالوژیک ( ذهنی – روانی ) تغییرات جامعی در نظام عصب مغز و سایر بخشهای بدن و خلقوخو پدید میآورد؛ که وسواس یکی از آنها است و خود افکار وسواسی نیز متقابلن میتواند در این بینظمی و آشفتگی عصبی، تاثیر گذارد و در یک جریان فیدبک مثبت، یک انفجار و شوک وسواسی شدید را ایجاد کند، که در نقطه اول به صورت حاد و در صورت ادامه یافتن، به صورت مزمن و گاهن پیشرونده درآید.
وسواس، یک نوع پاسخ عصبی
وسواس به صورت حاد، در واقع یک نوع واکنش عصبی مغز نسبت به شرایط ناخوشایند است. مثلن افسردگی، استرس مزمن و اضطرابهای مداوم میتوانند موجب این اختلال شوند.
مصرف خوراکیهای سرد، و طبع سرد، فصول سرد، عدم قرارگیری تحت تابش نور خورشید، افزایش طول شب و کاهش طول ساعات روشنایی، سندرم قاعدگی، کمتحرکی، اختلالات خواب، فشارهای روانی، شکستهای عاطفی، سرخوردگی، مشکلات التهابی و …. میتوانند زمینهساز بروز اختلالات وسواسی باشند.
مصرف برخی داروها به خصوص داروهای استروئیدی و کورتونها، میتوانند بسیار در بروز افسردگی و اختلال وسواسی همزمان یا جداگانه، مؤثر باشند.
افرادی که از افسردگی، یا برخی از علائم مقدماتی اختلال وسواسی رنج میبرند، باید طبع خود را گرم کرده و با مصرف خوراکیهای گرم و میوههای رنگی قرمز و نارنجی، ورزش و فعالیتهای اجتماعی، و نیز به واسطه تمام محرکهای سروتونینی و تعدیل کنندههای دوپامینی، به مهار و کنترل احوال ناگوار خویش، اقدام نمایند.
آیا وسواس میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد؟
در حقیقت وسواس حاد و مزمنی که منجر به بروز رفتار و خلقیات عذابآور و اختلال در ابعاد مختلف زندگی فرد است، را بهعنوان مشکل میشناسند.
بنابراین به جز وسواسهای انفجاری و حاد، که متعاقب تروماهای عصبی و روانی و یا حتی جسمی، ایجاد میشوند، و معمولن حاصل افسردگی و عاملی برای شدت یافتن افسردگی و افزایش استرس مزمن و اضطراب هستند، وسواسهای عادی و روزمره که ممکن است حتی از وجودشان باخبر نباشیم، میتوانند تأثیرات مثبتی داشته باشند.
مثلن وسواس به برنامهریزی یا نظم، در حدی که مختل کننده جسم و زندگی نشود، یک عادت ذهنی مثبت است که میتواند موجب موفقیت در امور مختلف روزمره گردد.
وسواس فکری موجب پدیدار شدن رفتارهای وسواسی و افراطی میشود
وسواس، مانند فوبیا، هالهای نامرئی از واقعیتی است که وجود ندارد و فقط در ترجمان ذهنی فرد، شکل میگیرد. مثلن کسانی که وسواس تمیزی دارند، میدانند که در محیط اطرافشان هیچ آلودگی محیطی نیست که به آنها آسیب برساند، اما همچنان نمیتوانند جلوی وسواس خود را بگیرند و تا زمانی که سلسله اعمال مربوط به وسواسشان، مانند شستشوی دستها به تعداد مشخص، انجام ندهند، آرام نمیگیرند.
این حالتهای وسواسی، چیزی است ورای حقیقت و آگاهی فرد از شرایط اطرافش! گویا دچار تسخیر ذهنی شده و نمیتواند بر افکارش تسلط یابد و اگر بخواهد در مقابل این افکار مقاومت به خرج دهد، دچار آشفتگی و ناآرامی میشود. چه بسا که در بسیاری مواقع، خود فرد از بیاثر بودن اعمالش و یا حتی اشتباه بودن افکارش و توهماتش، آگاه است و حتی بر این که اعمالش در جهت مخالف وسواسش باشد نیز واقف می باشد؛ مثلن، اغلب افرادی که وسواس تمیزی دارند، اتفاقن در رعایت اصول بهداشتی ضعیف عمل میکنند و رفتار وسواسی آن ها صرفن یک نوع مسکن ذهنشان است که بهصورت عادت برمبنای تعاریف شخصیشان، ساخته شده و انجام میشود.
آگاهی از انواع وسواس و تشخیص آنها، برای کمک به مددجویان، ضرورت دارد.
باتوجه به آنچه ذکر گردید، فرد وسواسی، درست مانند یک معتاد، به یاری و کمک یک مددکار احتیاج دارد. بسیاری از مؤسسات روانشناسی و مشاوره روانی و نیز روانپزشکان، برای درمان و تراپی وسواس، فعالیت میکنند. علاوه براین مراکز تحقیق و پژوهش مسائل وسواس فکری و رفتارهای وسواسی همراه با خدمات درمانی، در نقاط مختلف جهان و کشور ما، به بررسی و درمان و یافتن شیوههای مؤثرتر، برای این پدیده روانی، میپردازند.
اما ازآنجاکه وسواس به موارد و موضوعات مختلف، دلالت میکند و انواع مختلفی دارد، در ابتدا، شناخت و تشخیص انواع وسواس برای درمانگر، مهم بوده و در به کارگیری راهکار درست و مناسب در مراحل بعدی، اثرگذار است.
وسواس فکری و رفتاری میتواند، شامل شمارشی، وسواس تمیزی، شک، وسواس زیبایی، و…. باشد که تمامن از یک تصور انتزاعی حاصل شده و رفتاری را مطالبه میکند، تشکیل شود.
علائم وسواس فکری چیست؟
رفتار و افکار وسواسی، به صورت حاد و آزار دهنده، محدود به سن و یا جنسیت و نژاد نیست، در هر سنی حتی طفولیت در مردان و زنان ممکن است رخ دهد.
وسواسی که از دوران کودکی آغاز شده و درمان نشده باشد، به مرور زمان نهادینه شده و به جزئی از زندگی فرد بدل میشود، وسواس فکری در دوران کودکی، اگر درمان نشود، تمام سرنوشت و آینده کودک را تحت شعاع قرار داده و دگرگون میسازد.
البته میتوان با جهتدهی به افکار وسواسی و رفتار و ویژگیهای متعاقب آن، به مسیرهای سازنده، از پتانسیل وسواس فکری برای امور مثبت استفاده کرد، مانند دقت بالا و جزئینگری که در افراد وسواسی وجود دارد و برای بسیاری از مسائل و موضوعات مفید است.
وسواس تمیزی، یکی از شناخته شدهترین رفتار وسواسی است.
وسواس تمیزی، که دلالت بر رفتار افراطی برای شستوشو و پاک کردن دارد، یکی از رایجترین و شناخته شدهترین نوع رفتار وسواسی است. فرد با وسواس تمیزی مدام احساس کثیفی دارد و با نظافت مداوم و بیدلیل، سعی در رفع این آلودگی دارد و در یک کلام چون این آلودگی در ذهن اوست و نه در محیط اطرافش، هرچه هم که به تمیز کردن محیط بپردازد، باز از این احساس ناپاکی، خلاص نمیشود و به ناچار تحت وسواس فکری جبری، رفتار خود را تکرار میکند و حتی تقویت میبخشد.
این اصطلاح را شاید از افرادی که وسواس تمیزی دارند، شنیده باشید که میگویند: ” میدونم تمیزه و بیماری ایجاد نمیکنه و میکروبی نداره، اما دست خودم نیست به دلم نمیشینه، چندشم میشه….” و این به دل ننشستن، گویای همان آلودگی فکری است.
غلبه بر وسواس فکری
در بسیاری از راهکارهای عامیانه، فرد وسواسی را به صورت ناگهانی در شرایط حادی که نسبت به آن دچار وسواس است، قرار میدهند تا در یک لحظه با مواجهه با شرایط، وسواسش مانند ترس، بریزد و رفع شود؛ مثلن فردی را که وسواس تمیزی دارد، در یک محیط بسیار کثیف قرار میدهند تا وسواسش از بین برود! در حالیکه این راهکار نه تنها مؤثر نیست، بلکه در بسیاری موارد، به حالتهای وسواسی دامن زده و یا مشکلات دیگری را نیز، به وسواس فرد میافزاید.
برای غلبه بر وسواس فکری و خلقی، و درمان و تعدیل آن، باید از روشهای تخصصی که گاهی شامل استفاده از داروهای شیمیایی است، نزد مشاورین و درمانگران متخصص روانشناس و روانپزشک، استفاده نمود.
شما از طریق اپلیکیشن نوا میتوانید با متخصصین برجسته این حوزه ارتباط برقرار کنید و کمک بگیرید.
جهت دانلود اپلیکیشن نوا اینجا کلیک کنید.
مشاوره درمان وسواس، راهکار اصلی و معقول برای درمان اختلالات وسواسی است.
مراجعه به مراکز مشاوره درمان وسواس و نیز بهرهمندی از جلسات مشاوره درمان وسواس، در کلینیکهای روانشناسی و روانپزشکی، تنها راهکار غلبه و درمان استرس است.
مشاورین و درمانگران فعال در زمینه کنترل و مدیریت استرس، با تحلیل فکری و تشخیص انواع وسواس، علائم رفتاری و خلقی وسواس، افکار وسواسی، دلایل و ریشه آنها، و با در نظر گرفتن باقی مسائل و شرایط ذهنی، عصبی، جسمی و روحی – روانی فرد، بهترین روش درمان را در پیش گرفته و به تعدیل و کاهش فرکانسها و شدت افکار و رفتار وسواسی، کمک میکنند.
اطرافیان و نزدیکان افراد وسواسی نیز باید در جلسات مشاوره با درمانگر، شرکت کنند تا یاد بگیرند که در روند درمان، چه نوع رفتاری باید در مقابل فرد وسواسی نشان دهند.
وسواس یک بیماری یا یک ویژگی
وسواس را نه یک بیماری، بلکه یک ویژگی باید درنظر گرفت که گاهی موجب بروز واکنشهای نابهجا و آسیبرسان میشود و باید با توجه و به مرور زمان، تدریجن و گام به گام درمان و تعدیل شود.
افراد وسواسی میتوانند زندگی عادی و مطلوب خود را بازیابند و با ذهنی رها و آرام، از زندگی خود لذت ببرند. درمان وسواس میتواند راهکار ثانویهای برای درمان بسیاری از مشکلات روحی و روانی دیگر باشد. همچنین درمان بسیاری از مشکلات روحی و روانی نیز میتواند موجب درمان اختلالت وسواسی شود.
همه چیز در ذهن شکل میگیرد، در کنار تمام درمانهای دارویی و بیولوژیکی، آنچه برای ماندگاری درمان مهم است، کمک به مدیریت ذهن و جایگزینی و اصلاح افکار وسواسگونه است.
مدیتیشن، عبادت، پیادهروی، گردش در طبیعت و سبک زندگی سالم و پرهیز از مصرف بیش از حد خوراکیهای صنعتی و مصنوعی، نقش پررنگی در روند درمان وسواس دارد.